پارسایـــــــــــــــــــــــــــــــِیپارسایـــــــــــــــــــــــــــــــِی، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

پارســــــــــــــــــایی

دوران هفت و هشت ماهگی و عکس های جدید

1390/10/17 9:14
نویسنده : دایی جون
2,237 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

http://yoursourceisopen.com/wp-content/uploads/2011/11/93cfb7ffw-year-2012.jpg

سال  ٢٠١٢ میلادی مبارک

 

سلام به دایی جون فسقل خودم ماچ به عشقی قلب که اگه یکی دو رو نبینمش انگاری یه چیزی گم کردم

www.smilehaa.org

فدات دایی

سلام به تمامی بازدید کننده ها و دوستانی نی نی وبلاگ که با نظراتشون همیشه ما را خوشحال می کنند.

www.smilehaa.org

دایی جون می دونم که خیلی وقته ابدیت نکردم  ولی بعد این همه مدت فکر کنم فهمیده باشی که دایی تو ابدیت وبلاگ یخورده تبنلی می کنه البته نبودن وقت هم هست.

www.smilehaa.org

قربون اون قدت بشم قربون اون چشمای زیبات به همین زودی هشت ماه از تولدت گذشت و  با شیرینی های زیادی همراه بود  .دایی جون ماشاءالله تو این مدت اتفاقات زیادی افتاد که تا جایی که می تونم و یادم میاد به بعضی از اونها اشاره می کنم.

www.smilehaa.org

از قبل از دهه محرم خاطرات رو بیان کنم از شروع یک سرما خوردگی سخت و بیماری اسهال که تو این مدت خیلی اذیت شدی خصوصا با بیماری اسهال که همه رو نگران کرده بودی و خدا رو شکر با تجویز پزشک و رعایت مامانی حالت خوب شد ولی خیلی طول کشید حدود 10 تا 15 روز و مامانی  و بابایی هم خیلی خیلی اذیت شد.

www.smilehaa.org

دایی جون بذار از دوران هفت ماهگیت بگم از دوران که دیگه تونستی روی شکمت بخوابی و روی زانو هات بیایی و دست هات را  برای گرفتن چیزی جلو ببری و اون رو بگیری و اگر هم اون چیزی رو که میخوای بهت ندیم سریع از ترفند گریه استفاده می کنی و راحت بدستش میاری اخه طوری بعض می کنی که هر چیزی بخوایی نمیشه بهت ندیم .

www.smilehaa.org

راستی دایی جون مهمترین اتفاق نگفتم دوتا دندون کوچلو پایین ها بیرون اومدن .فدات بشم یخورده اذیت شدی و مامان و بابا هم که نگرانت بودن یخورده اذیت شدن .ولی اینقدر با این دوتا دندون خوردنی شدی که وقتی می خندی خیلی با نمک میشی. (عکس در ادامه مطلب) دوست دارم

www.smilehaa.org

دایی جون دهه محرم سال 90 اومد رفت  و امسال هم مثل سال های قبل بود هر چند دایی دیگه اون شور و هیجان عاشورایی بچگی ما تکرار نمیشه. دایی جون به مناسب محرم من در وبلاگ یخورده سلیقه خرج دادم و به مناسبت دهه محرم قالب وبلاگ هم عاشورایی کردم. خصوصا با عکس های زیبایی که ازت در روز 7 محرم به مناسبت شهادت علی اصغر ازت گرفته بودم خیلی خیلی زیبا شده بود. (عکس ها در ادامه مطلب )

اینقدر در لباس علی اصغر زیبا شده بودی که وقتی لباس هاتو تنت کردیم خوردنی تر شده بودی و همون روز هم به اتفاق مامان و بابا به مناسب سالروز شهادت علی اصغر به مسجدی در مرکز شهر رفتید.راستی امسال دایی محمد از اصفهان اومده بود که برای دیدنت لحظه شماری می کرد و وقتی دیدت کلی ذوق کرد .روز عاشوار و تاسوعا هم به شهر بابایی رفتید چون پدر بزرگ بابایی یکی از تکیه داران شهر دزفوله و هر ساله بابا و مامان اونجا می رند و از این به بعدم هم هر ساله تو هم باید با اونها بری حالا خودت بزرگتر شدی بابایی داستان تکیه بابا زمان رو برات تعریف می کنه.  

http://up98.org/upload/server1/01/z/kk2mcfhvryo77zykjng.jpg

 

الهی قربونت بشم  بذار یخورده از شیطنت های این دورانت بگم که خیلی شیرینه.اول اینکه با همون روروک ابی خودت راحت اتاق ها رو جا بجا میشی و همچیز رو مورد ارزیابی و باز بینی قرار میدی و اگر هم بشه اول با دهنت باید امتحانش کنی که ببینی قابل خوردنه یا نه.

 

www.smilehaa.org

وقتی از خواب بیدار میشی اول به صورتمون سیخ نگاه می کنی و بعد با دیدن یکی از ما یه لبخند زیبا می زنی که یعنی می شناسمتون ، عاشق از خواب بیدار شدنتم.

 

www.smilehaa.org

از همین حالا عاشق بیرون رفتنی همینکه میام بالا سرت و بهت میگم بریم بیرون و با دست بهت اشاره میدم دستات رو به بالا می گیری به صورت موافقت که یعنی بریم.

www.smilehaa.org

 

دایی جون غذا خوردنت رو نگو اینقدر با نمک غذا میخوری که ادم دوس داره بخورتت وقتی مامانی بهت غذا میده اشاره می کنی به قاشق و بهش میگی بدتش به خودت که بخوری .الهی دایت فدات بشه عاشقتم.

www.smilehaa.org

 

دایی جان تا اینجا فعلا خوبه چون خیلی مطلب شد بذار در اخر مطلب از اتفاقات نی نی وبلاگ برات بگم .به مناسبت سالروز تولد یکی از دوستان نی نی وبلاگی به نام ماهانی برای هدیه از طرف تو یک قالب وبلاگ خوشکل تقدیمش شد و خدا رو شکر مورد رضایت مامان و باباش قرار گرفت .مبارکش باشه  و امیدوارم ماهانی همیشه شاد و سلامت در کنار مامان بابایی باشی.

http://up98.org/upload/server1/01/z/9we0kxm75cei97vs7fib.jpg

یک تغییر دیگه هم به قالب وبلاگ فعلی اضافه کردم اونم منو خبر خوان وسط وبلاگه که به محض اینکه یکی از وبلاگ های دوستان مطلب جدیدی در وبلاگ قرار دهند به صورت اتوماتیک مطلب جدید دوستان در وبلاگ بنی نماشی داده میشه که به راحتی در دسترس من و بازدید کننده های عزیز قرار می گیره که با اشنا شدن دوستان وبلاگی جدید این منو هم تعداشون زیادتر می شود.

دیروزم با خبر شدیم وبلاگ علی جون (رئیس جمهور آینده) در جشواره نی نی وبلاگ به عنوان اولین سالگرد این وب سایت نفر اول کسب کرده خیلی خوشحال شدم و به مامان و بابا علی جون هم تبریک گفتم .

 http://up98.org/upload/server1/01/z/ooide32lpr8ble4nnuqy.jpg

http://up98.org/upload/server1/01/z/8a7votr0vfig4wz7c1iu.jpg

 

دایی جون در اخر از تمامی بازدید کننده های عزیز خصوصا دوستان نی نی وبلاگ خیلی خیلی تشکر می کنم و امیدوارم بتونم دوستان خوبی برای اونها باشم و بتونم محبتشون را جبران کنم.

 http://blogcod.parsskin.com/zibasazi/joda-konandeh/1/12.gif

عکس های جدید در ادامه مطلب :

دوست دارم دایی جون

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC00986%20%28Copy%29.JPG

http://abbasloti.persiangig.com/DSC00995%20%28Copy%29.JPG

http://abbasloti.persiangig.com/DSC00997%20%28Copy%29.JPG

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01003%20%28Copy%29.JPG

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01012%20%28Copy%29.JPG

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01025%20%28Copy%29145.JPG

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01029%20%28Copy%29.JPG

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01043%20%28Copy%29.JPG

 

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01048%20%28Copy%29.JPG

http://abbasloti.persiangig.com/DSC01069%20%28Copy%29.JPG

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

مامان علی خوشتیپ
12 دی 90 8:45
سلام دایی جونه مهربون
وای خدا چه عکسایی گذاشتید.آدم دلش میخواد این فسقلو رو بخوره با اجازه چندتاشو سیو کردم
دندونای جدیدش مباااااااااااااااااارک.حال میده الان انگشتتو بذاری تو دهنش
با لباس علی اصغرم خیلی ناز شده بود.دست دوزنده هم درد نکنه خیلی باسلیقه و تمیز دوخته بودشون
عاشوراهای دزفول رو هم من خیلی دوست دارم
به خاطر تبریکتون هم خیلی خیلی ممنوووووونم.اینم از لطف دوستایی مثل شماست

به امید دیدارتون


سلام خواهش می کنم اجازه لازم نیست .اره اینقدر زیبا چیزی می خوره که ادم دوس داره بخورتش.با لباس علی اصغرم عینه حاجی ها شده بود فسقل.خواهش می کنم امیدوام ارزش این دوستی را داشته باشیم.خیلی لطف کردید نظر دادید
مامان ماهان
12 دی 90 8:48
به به چه عکسهای خوشگلی چقدر بزرگ شده 100000000 ماشاالله براش اسپند دود کنین برای بنی جون


سلام اره ماشاءالله هم بزرگ شده هم شیطون و با نمک حتما مادر بزرگش هر روز براش دود می کنه.خیلی لطف کردید سر زدید و نظر دادید .ممنون
نسیم
12 دی 90 9:06
سلاااااااااام دایی جون
جیگرم هستی چقدر ناز شده الهی دورش بگردم با اون تیپ ملوسکش
دایی ابی بیشتر بهش میاد
حسودیم میشه بهت آخه
بنی جوووووونم دوست دارم عسلی
آدرس ادرنا رو بهت میدم به همین زودی


سلام ادرس چی؟ در هر حال لطف کردید سر زدید.ممنون هستم از ابراز علاقه شما و نظر گرمتون
مامان پریسا
12 دی 90 12:54
سلام. عکسهای بنی جون خیلی ناز شدن.
مخصوصا اونجا که خوابیده.


سلام خواهش می کنم چشماتون قشنگ می بینه لطف کردید سر زدید .
معصومه مامان سهند
12 دی 90 17:21
سلام به دایی بنی جون و عرض ارادت
اگر به ما هم سر بزنید و لطف کنید برای پسرک من هم حالا به هر مناسبتی یه وبلاگ درست کنید بی نهایت ما رو مسرور کردید پیش ما هم بیایین


سلام خوشحالمون کردید سر زدید ممنون.فکر کنم منظور شما وبلاگ ماهانی باشه اخه ماهانی یکی از دوستان قدیمی نی نی وبلاگ ما هستند و تنها کادویی که می تونستیم هم زیبا باشه هم یادگاری تقدیم کنیم این کار بود و وبلاگ ماهانی یکی از بازدید کننده های ثابت وبلاگ بنی هستش.اما اگر تمایل داشته باشید می تونیم براتون ویرایش کنم .حتما از وبلاگتون بازدید می کنم
مامان ریحانا
12 دی 90 17:31
سلام عکسا خیلی قشنگ بودن مرواریداتون هم مبارک
مامان علی مرتضی
13 دی 90 16:45
سلام دایی جون خوبید؟ماشالله به نی نیه خوشمزتون منم شوشی هستم و بعد ازدواج ساکن دهلران شدم خوشحالم که یه هم استانی پیدا کردم راستی خیلی وقت پیش لینکتون کردم و بهتون سر میزنم ولی چون نی نیم شیطونه نمیزاره پیام بزارم الانم خوابه که دارم مینویسم 30 بهمن تولد یکسالگیشه میتونید یادم بدید چه طور یه وب با عکساش درست کنم توی فتوشاپ اماتورم ولی زود یاد میگیرم به نظرتون میشه اگه میتونید واسه تولد پوییش هم کمکم کنید باتشکر
مامان مانی
15 دی 90 9:35
سلام به دایی جون ..... امیدوارم سالم و تندرست باشید ..... نی نی خوشتلتونم از طرف من ببوسید ....
امیرمحمدواسراکوچولو
15 دی 90 14:32
سلام دایی مهربون واقعا خواهر زاده خوشتیپی داری خدا حفظش کنه من شمارو با عنوان بنی جون لینک میکنم شماهم منو خاطرات امیرمحمد واسراکوچولو
مامان عرشیا
15 دی 90 15:00
سلام چه پسمل خوردنیی با اجازه لینکتون کردم در ضمن قالب وبتون هم خیلی خوشگل شده.


خواهش می کنم اجازه لازم نیست خوشحال میشیم.
ممنونم از حضور گرمتان
مامان رامیلا
15 دی 90 20:23
سلام وبلاگ قشنگی دارید، بنی جون هم خیلی خیلی خوشگل، عکساش خیلی قشنگن، ماشاءا... بامزه است 1000000000000000 بوس برای بنی کوچولو، به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم .


سلام ممنونم شما لطف دارید چشماتون زیبا می بینه.حتما سر می زنم تشکر برای حضور گرمتان
مامان اراد
16 دی 90 4:02
حالا که با دقت نگاه میکنم میبینم اولین عکس با استین جویده و زبون بیرون اومده قشنگترینش.نه


دقیقا ممنونم برای حضور گرمتون
مامان عرشیا
16 دی 90 12:11
خوشحال میشم لینکمون کنی.


انجام شد.
رسپینا
17 دی 90 1:09
من ماهشهری هستم؛ راستش تو نوشته هاتون خیلی از گلم استفاده میکنید؛ شما چند سالتونه؟


سلام امیدوارم حال شما خوب باشه ممنونم از انتقادات و غلط های املایی که گفتید.
مهم نیست سنم چقدره مهم احساسی که نسبت به بنی جون دارم و عاشقش هستم.
ممنونم از حضور شما، ولی سعی کنید نظر خود را با منبع ذکر کنید منطورم وبلاگ یا ایمیل
مامان نازی نرگس
17 دی 90 2:18
سلام دایی مهربون و باحوصله خوش به حال محمد پارساجون
خیلی جالبه چقدر همشهرییییییییییییییی
موفق باشید


سلام خواهش می کنم
ممنون از نظرگرمتون شما هم موفق باشید
مامان متین
17 دی 90 9:45
سلام دایی خوشحالم که اپ شدید بالاخره.چقدر این گل پسر بزرگ شده . دندونای جدید مبارک عسلم.
وای خدا عکساشو چه ناناز .خیلی ماه شده


سلام چشماتون قشنگ می بینه ممنونم که سر زدید
مامان امیر علی
17 دی 90 13:44
به به به این عکسها موفق باشین


ممنونم خیلی لطف کردید به وبلاگ خودتون سر زدید و نظر دادید.
رسپینا
17 دی 90 14:01
ایشالا وقتی وبلاگم آماده شد به روی چشم. بازم شرمنده بابت انتقادام. بنی کوچولو خیلی ماهه ماشالا


خواهش می کنم انتقادات سازنده ایی بود
رسپینا
17 دی 90 14:07
من همیشه به وبلاگ بنی جون سر میزنم. اما هیچوقت نطر نمیدادم. تا وقتی که وبلاگم اوکی نشده فعلا دیگه نظر نمیدم


شما لطف می کنید .منتظر انتقادات سازنده شما هستیم.(شوخی کردم)
مامان علی مرتضی
18 دی 90 14:06
سلا مآقای دایی شما میتونید بهم بگید چه طوری عکس علی مرتضی رو توی قالب وبلاگش جاسازی کنم مث قالب وبلاگ بنی جون باتشکر
مامان یگانه
19 دی 90 8:13
چه دایی باحالی!خدا شانس بده .خیلی کوچولوتون خوشگل وبانمکه.


سلام زنده باشید شما لطف دارید ممنونم از نظرتون و حضور گرمتان


مامان آريا
19 دی 90 13:13
سلام به اين داييه مهربون (مي گن دايي ها خواهرزاده هاشونو خيلي دوست دارن درسته مگه نه )
همه عكسا خوشگن ماشاالله خيلي نانازو جيگره براش اسفند دود كنيد اون عكسش كه خوابه معركست مثله يه فرشته


سلام دایش مثل عشق دوسش داره ممنونم چشماتون قشنگ می بینه خیلی خوشحالمون کردید