روزهای جدایی و عکس های بابایی و دایی
سلام سلام دایی جون
فدات عزیزم دایی جون می دونم باید یخورده دلخور باشی روزی که وبلاگت نگاه می کنی که چرا دیر به دیر ابدیتش می کنم .به جون دایی قربونت وقت نمی کنم می دونم اینم شاید بهانه باشه ولی دایی جون زندگی امروزه یخورده بی حوصله گی شده و حوصله نداریم ، عزیزم اما اینا هم تمام قصه نیست اخه دایی خیلی این روزها دودل شدم و دارم تصمیمی می گیرم برای کارم چون می خوام کوچ کنم برای کار به شهر دیگه یعنی میخوام برم پیش دایی بزرگت . خیلی این روزها سر در گم هستم ولی دایی هنوز همون هیجان ها رو دارم .اما دل کندن از این شهر با تمام خاطراتش خیلی برام سخته ولی دایی جون زندگی هستش و اینم یه تجربه.
خب اینم اوضاع احوال خودم .مامانی هم خوبه دیروز پیشش بودم و خیلی باهات صحبت کردم اگر این ملوس بذار ! حتما می پرسی ملوس کیه !! خب دایی جون چی بگم :
بابایی و مامانی یکسال پیش یه بچه بلبل خریدن و اوردن خونه و بزرگش کردن و اسمش رو گذاشتن ملوس اگه دروغ نگم پرنده با نمک و لوسی هستش که دست آموز شده .دیروز تا رفتم تو خونه اومد رو شونم نشست و شروع کرد رقصیدن و خودش رو لوس کردن . مامانی و بابایی ملوس رو خیلی دوست دارن و شیطون فقط میزاره بابایی بگیردتش و نازش کنه یا الا اجازه نمی ده ما نازش کنیم خیلی بدجنسه.
اون شب کلی ازت یاد کردم و باهات صحبت کردم و مامانی خیلی تاکید کردم که قربون صدقه ملوس نره چون می فهمی و ممکنه حسادت کنی و اونم وقتی من اوجا هستم گوش می کنه و زیاد کاری بهش نداره.
خب دایی جون الان چیزه زیادی به ذهنم نمی رسه ولی بازم فردا برات می نویسم اما امشب دوتا عکس اماده کردم که یکیش مربوط به کوچیکی های بابایی هستش و اون عکس دومی دایی محمدت هستش با بچه اش که اسم اشکان هستش.دایی جون عکس خودم رو پیدا نکردم ، مامان بزرگ معلوم نیست کجا گذاشت شون ، ولی پیداشون می کنم. البته اینم بگم عکس های زیادی از بچگی خودم ندارم ولی باید یکی دوتا پیدا می کنم .
خب این عکس بچگی های بابایی هستش :
اینم عکس کوچیکی دایی محمد و پسرش که دایی محمد سمت چی عکس و پسر داییت اشکان سمت راست هستش دایی محمد که تقریبا معروف به توپول هستش و در تمام فامیل به خپل بودن در بچگی شهرت داشت.اما اشکان عزیزم که اونم برام خیلی عزیزه و الان ۱۲ سالش هستشو اول راهنمایی هستش خیلی بچه تیزهوشی هستش و معدل همش ۲۰ هستش و خیلی دوستش دارم و اونم منو خیلی دوست داره و می دونم ۱۰۰ درصد مطمئن هستم ادم بزرگ و موفقی میشه
در آخر دایی جون میخوام از تمامی مامان های گل و عزیزانی که از وبلاگت دیدن می کنند و با قلب های قشنگشون نظر می دن تشکر فراوان کنم و بهشون بگم همیشه از کارا بکنید.